فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 411
تاب بنفشه مي دهد طره مشک ساي تو ، پرده غنچه مي درد خنده دلگشاي تو اي گل خوش نسيم من بلبل خويش را مسوز ، کز سر صدق مي کند شب همه شب دعاي تو من که ملول گشتمي از نفس فرشتگان ، قال و مقال عالمي مي کشم از براي تو دولت عشق بين که چون از سر فقر و افتخار ، گوشه تاج سلطنت مي شکند گداي تو خرقه زهد و جام مي گر چه نه درخور همند ، اين همه نقش مي زنم از جهت رضاي تو شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر ، کاين سر پرهوس شود خاک در سراي تو شاهنشين چشم من تکيه گه خيال توست ، جاي دعاست شاه من بي تو مباد جاي تو
خوش چمنيست عارضت خاصه که در بهار حسن
،
حافظ خوش کلام شد مرغ سخنسراي تو
تعبیر:
به زودی شاهد بخت و مقصود را در آغوش می کشی و مزد رنج و زحمات خود را خواهی گرفت. با مهر و محبت می توانی زندگی راحت و آسوده ای داشته باشی. هیچ چیز بهتر از صداقت و یکرنگی نیست.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 313
بازآي ساقيا که هواخواه خدمتم ، مشتاق بندگي و دعاگوي دولتم زان جا که فيض جام سعادت فروغ توست ، بيرون شدي نماي ز ظلمات حيرتم هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت ، تا آشناي عشق شدم ز اهل رحمتم عيبم مکن به رندي و بدنامي اي حکيم ، کاين بود سرنوشت ز ديوان قسمتم مي خور که عاشقي نه به کسب است و اختيار ، اين موهبت رسيد ز ميراث فطرتم من کز وطن سفر نگزيدم به عمر خويش ، در عشق ديدن تو هواخواه غربتم دريا و کوه در ره و من خسته و ضعيف ، اي خضر پي خجسته مدد کن به همتم دورم به صورت از در دولتسراي تو ، ليکن به جان و دل ز مقيمان حضرتم
حافظ به پيش چشم تو خواهد سپرد جان
،
در اين خيالم ار بدهد عمر مهلتم
تعبیر:
در انتظار به سر می بری و از دوست و محبوب خود جدا شده و دور مانده ای. با سعی و تلاش و دعا به درگاه خداوند به مقصود خود می رسی. هرچند که ممکن است این کار دیر انجام گیرد، اما نا امید و مأیوس نباش. آنچه خداوند بخواهد همان می شود. راه های مختلف را آزمایش کن تا به نتیجه برسی.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 254
ديگر ز شاخ سرو سهي بلبل صبور ، گلبانگ زد که چشم بد از روي گل به دور اي گلبشکر آن که تويي پادشاه حسن ، با بلبلان بي دل شيدا مکن غرور از دست غيبت تو شکايت نمي کنم ، تا نيست غيبتي نبود لذت حضور گر ديگران به عيش و طرب خرمند و شاد ، ما را غم نگار بود مايه سرور زاهد اگر به حور و قصور است اميدوار ، ما را شرابخانه قصور است و يار حور مي خور به بانگ چنگ و مخور غصه ور کسي ، گويد تو را که باده مخور گو هوالغفور
حافظ شکايت از غم هجران چه مي کني
،
در هجر وصل باشد و در ظلمت است نور
تعبیر:
از بخت خود شکوه و شکایت نکن و به آنچه که داری قانع باش و در طلب چیزی که دور از دسترس تو است و مشکل به دست می آید خود را به خطر نینداز. هر چیز با صبر و حوصله بدست می آید.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 403
شراب لعل کش و روي مه جبينان بين ، خلاف مذهب آنان جمال اينان بين به زير دلق ملمع کمندها دارند ، درازدستي اين کوته آستينان بين به خرمن دو جهان سر فرو نمي آرند ، دماغ و کبر گدايان و خوشه چينان بين بهاي نيم کرشمه هزار جان طلبند ، نياز اهل دل و ناز نازنينان بين حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت ، وفاي صحبت ياران و همنشينان بين اسير عشق شدن چاره خلاص من است ، ضمير عاقبت انديش پيش بينان بين
کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست
،
صفاي همت پاکان و پاکدينان بين
تعبیر:
دروغ و ریا آفت و بلای راه عشق است. اگر واقعاً به هدف و مقصود خود ایمان داری صداقت و درستی خود را آشکار کن. از متکبران و خودپسندان دوری کن و از دوستی با آنان منصرف شو. با کسی که تو را واقعاً دوست دارد صمیمی و بی ریا باش.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 395
گلبرگ را ز سنبل مشکين نقاب کن ، يعني که رخ بپوش و جهاني خراب کن بفشان عرق ز چهره و اطراف باغ را ، چون شيشه هاي ديده ما پرگلاب کن ايام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد ، ساقي به دور باده گلگون شتاب کن بگشا به شيوه نرگس پرخواب مست را ، و از رشک چشم نرگس رعنا به خواب کن بوي بنفشه بشنو و زلف نگار گير ، بنگر به رنگ لاله و عزم شراب کن زان جا که رسم و عادت عاشق کشي توست ، با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن همچون حباب ديده به روي قدح گشاي ، وين خانه را قياس اساس از حباب کن
حافظ وصال مي طلبد از ره دعا
،
يا رب دعاي خسته دلان مستجاب کن
تعبیر:
کاری را که در پیش داری رها نکن و همچنان با پشتکار و تلاش به آن ادامه بده تا به موفقیت و پیروزی دست یابی. احتیاط و هوشیاری را از دست نده. موفقیت در انتظار تو است.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 428
سحرگاهان که مخمور شبانه ، گرفتم باده با چنگ و چغانه نهادم عقل را ره توشه از مي ، ز شهر هستيش کردم روانه نگار مي فروشم عشوه اي داد ، که ايمن گشتم از مکر زمانه ز ساقي کمان ابرو شنيدم ، که اي تير ملامت را نشانه نبندي زان ميان طرفي کمروار ، اگر خود را ببيني در ميانه برو اين دام بر مرغي دگر نه ، که عنقا را بلند است آشيانه که بندد طرف وصل از حسن شاهي ، که با خود عشق بازد جاودانه نديم و مطرب و ساقي همه اوست ، خيال آب و گل در ره بهانه بده کشتي مي تا خوش برانيم ، از اين درياي ناپيداکرانه
وجود ما معماييست حافظ
،
که تحقيقش فسون است و فسانه
تعبیر:
خودبینی و تکبر را رها کن تا بهتر بتوانی در مورد کار خود فکر کنی. با عقل و درایت به کار و تلاش خود ادامه بده. صبور و متکی به ایمان خود باش تا به هدف و مقصود خود برسی.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 126
جان بي جمال جانان ميل جهان ندارد ، هر کس که اين ندارد حقا که آن ندارد با هيچ کس نشاني زان دلستان نديدم ، يا من خبر ندارم يا او نشان ندارد هر شبنمي در اين ره صد بحر آتشين است ، دردا که اين معما شرح و بيان ندارد سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن ، اي ساروان فروکش کاين ره کران ندارد چنگ خميده قامت مي خواندت به عشرت ، بشنو که پند پيران هيچت زيان ندارد اي دل طريق رندي از محتسب بياموز ، مست است و در حق او کس اين گمان ندارد احوال گنج قارون کايام داد بر باد ، در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد گر خود رقيب شمع است اسرار از او بپوشان ، کان شوخ سربريده بند زبان ندارد
کس در جهان ندارد يک بنده همچو حافظ
،
زيرا که چون تو شاهي کس در جهان ندارد
تعبیر:
زندگی را زیاد سخت نگیر. فکر کردن به آرزوهای محال زندگی ات را سخت و دشوار می سازد. آسایش زندگی را از دست نده. هر کسی را محرم اسرار خود قرار نده تا دچار دردسر و مشکل نشوی. خوب و بد زندگی زودگذر است.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 146
صبا وقت سحر بويي ز زلف يار مي آورد ، دل شوريده ما را به بو در کار مي آورد من آن شکل صنوبر را ز باغ ديده برکندم ، که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار مي آورد فروغ ماه مي ديدم ز بام قصر او روشن ، که رو از شرم آن خورشيد در ديوار مي آورد ز بيم غارت عشقش دل پرخون رها کردم ، ولي مي ريخت خون و ره بدان هنجار مي آورد به قول مطرب و ساقي برون رفتم گه و بي گه ، کز آن راه گران قاصد خبر دشوار مي آورد سراسر بخشش جانان طريق لطف و احسان بود ، اگر تسبيح مي فرمود اگر زنار مي آورد عفاالله چين ابرويش اگر چه ناتوانم کرد ، به عشوه هم پيامي بر سر بيمار مي آورد
عجب مي داشتم ديشب ز حافظ جام و پيمانه
،
ولي منعش نمي کردم که صوفي وار مي آورد
تعبیر:
بهتر است در دیدگاه ها و نظرات خود دقت کافی داشته باشی. هر هدف و مقصودی نهایتاً مفید و خوب نیست. سنجیدگی و هوشیاری و عاقبت اندیشی، همه، حوادث احتمالی و شکست ها را از انسان دور می سازد.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 480
اي که در کشتن ما هيچ مدارا نکني ، سود و سرمايه بسوزي و محابا نکني دردمندان بلا زهر هلاهل دارند ، قصد اين قوم خطا باشد هان تا نکني رنج ما را که توان برد به يک گوشه چشم ، شرط انصاف نباشد که مداوا نکني ديده ما چو به اميد تو درياست چرا ، به تفرج گذري بر لب دريا نکني نقل هر جور که از خلق کريمت کردند ، قول صاحب غرضان است تو آن ها نکني بر تو گر جلوه کند شاهد ما اي زاهد ، از خدا جز مي و معشوق تمنا نکني
حافظا سجده به ابروي چو محرابش بر
،
که دعايي ز سر صدق جز آن جا نکني
تعبیر:
مراقب رفتار و اعمال خود باش و در تصمیم های خود اندیشه و تعمق بیشتری داشته باش تا نادم و پشیمان نشوی. به کسانی که به تو احتیاج دارند، کمک کن و از آنان مراقبت کن تا در هنگام نیاز، خود را تنها و بی کس احساس نکنی.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 88
شنيده ام سخني خوش که پير کنعان گفت ، فراق يار نه آن مي کند که بتوان گفت حديث هول قيامت که گفت واعظ شهر ، کنايتيست که از روزگار هجران گفت نشان يار سفرکرده از که پرسم باز ، که هر چه گفت بريد صبا پريشان گفت فغان که آن مه نامهربان مهرگسل ، به ترک صحبت ياران خود چه آسان گفت من و مقام رضا بعد از اين و شکر رقيب ، که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت غم کهن به مي سالخورده دفع کنيد ، که تخم خوشدلي اين است پير دهقان گفت گره به باد مزن گر چه بر مراد رود ، که اين سخن به مثل باد با سليمان گفت به مهلتي که سپهرت دهد ز راه مرو ، تو را که گفت که اين زال ترک دستان گفت مزن ز چون و چرا دم که بنده مقبل ، قبول کرد به جان هر سخن که جانان گفت
که گفت حافظ از انديشه تو آمد باز
،
من اين نگفته ام آن کس که گفت بهتان گفت
تعبیر:
عزیزی را از دست داده ای. هدف و آرزوی خود را گم کرده ای. بیهوده غمگین نباش و واقعیت ها را بپذیر و به آنچه داری رضایت بده و قانع باش. اسیر احساسات خود نباش که نتیجه ای ندارد.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 281
يا رب اين نوگل خندان که سپردي به منش ، مي سپارم به تو از چشم حسود چمنش گر چه از کوي وفا گشت به صد مرحله دور ، دور باد آفت دور فلک از جان و تنش گر به سرمنزل سلمي رسي اي باد صبا ، چشم دارم که سلامي برساني ز منش به ادب نافه گشايي کن از آن زلف سياه ، جاي دل هاي عزيز است به هم برمزنش گو دلم حق وفا با خط و خالت دارد ، محترم دار در آن طره عنبرشکنش در مقامي که به ياد لب او مي نوشند ، سفله آن مست که باشد خبر از خويشتنش عرض و مال از در ميخانه نشايد اندوخت ، هر که اين آب خورد رخت به دريا فکنش هر که ترسد ز ملال انده عشقش نه حلال ، سر ما و قدمش يا لب ما و دهنش
شعر حافظ همه بيت الغزل معرفت است
،
آفرين بر نفس دلکش و لطف سخنش
تعبیر:
شرم و کمرویی را کنار بگذار و احساس خود را با دوست در میان بگذار تا سوء تفاهم بر طرف شود. عشق و محبت را با سود و زیان مال و منال برابر ندان. عشق و محبت، پایدار و همیشگی است اما ثروت دنیا، ناپایدار است.
فال حافظ روزانه جمعه 30 خرداد 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 329
جوزا سحر نهاد حمايل برابرم ، يعني غلام شاهم و سوگند مي خورم ساقي بيا که از مدد بخت کارساز ، کامي که خواستم ز خدا شد ميسرم جامي بده که باز به شادي روي شاه ، پيرانه سر هواي جوانيست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که من ، از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم سرير فضل ، مملوک اين جنابم و مسکين اين درم من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال ، کي ترک آبخورد کند طبع خوگرم ور باورت نمي کند از بنده اين حديث ، از گفته کمال دليلي بياورم گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر ، آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم منصور بن مظفر غازيست حرز من ، و از اين خجسته نام بر اعدا مظفرم عهد الست من همه با عشق شاه بود ، و از شاهراه عمر بدين عهد بگذرم گردون چو کرد نظم ثريا به نام شاه ، من نظم در چرا نکنم از که کمترم شاهين صفت چو طعمه چشيدم ز دست شاه ، کي باشد التفات به صيد کبوترم اي شاه شيرگير چه کم گردد ار شود ، در سايه تو ملک فراغت ميسرم شعرم به يمن مدح تو صد ملک دل گشاد ، گويي که تيغ توست زبان سخنورم بر گلشني اگر بگذشتم چو باد صبح ، ني عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم بوي تو مي شنيدم و بر ياد روي تو ، دادند ساقيان طرب يک دو ساغرم مستي به آب يک دو عنب وضع بنده نيست ، من سالخورده پير خرابات پرورم با سير اختر فلکم داوري بسيست ، انصاف شاه باد در اين قصه ياورم شکر خدا که باز در اين اوج بارگاه ، طاووس عرش مي شنود صيت شهپرم نامم ز کارخانه عشاق محو باد ، گر جز محبت تو بود شغل ديگرم شبل الاسد به صيد دلم حمله کرد و من ، گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم اي عاشقان روي تو از ذره بيشتر ، من کي رسم به وصل تو کز ذره کمترم بنما به من که منکر حسن رخ تو کيست ، تا ديده اش به گزلک غيرت برآورم بر من فتاد سايه خورشيد سلطنت ، و اکنون فراغت است ز خورشيد خاورم
مقصود از اين معامله بازارتيزي است
،
ني جلوه مي فروشم و ني عشوه مي خرم
تعبیر:
بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند. به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق دوستی را به جای آورده باشی.