جمله پند آموز
مهندس
مهندسی الکترونیک یکی از شاخههای مهندسی است که از دانش علمی رفتار و اثر
الکترونها استفاده نموده و به توسعه قطعات، دستگاهها، سیستمها، یا تجهیزاتی
میپردازد که انرژی الکتریکی یکی از فاکتورهای آنهاست؛ همانند لامپهای خلاء،
ترانزیستورها، مدارهای مجتمع و مدارهای چاپی. این واژه به شاخهی وسیعی از
مهندسی اشاره دارد که زیرشاخههای بسیاری را در بر میگیرد. شامل رشتههایی که
با توان، مهندسی ابزار دقیق، مخابرات، طراحی مدارهای نیمه هادی، و بسیاری دیگر
در ارتباطند[۱]. این واژه همچنین بخش بزرگی از دورههای تحصیلی مهندسی برق را
که در بیشتر دانشگاههای اروپایی تدریس میشود را شامل میشود. اگرچه در
آمریکا، مهندسی برق شامل تمام شاخههای آن از جمله الکترونیک است. انجمن
مهندسان برق و الکترونیک آمریکا یکی از مهمترین و موثرترین سازمانهای این
رشتههای مهندسی به شمار میرود.
واژه مهندسی الکترونیک
واژه مهندسی برق که در میان دانشگاههای قدیمی استفاده میشود هنوز هم مهندسی الکترونیک را تحت پوشش قرار میدهد و فارغالتحصیلان، مهندس برق لقب میگیرند. برخی از مردم بر این باورند که واژه مهندس برق باید برای آن دسته از کسانی به کار رود که در قدرت و جریانهای بالا یا مهندسی فشار قوی تخصص دارند. در حالی که گروهی دیگر معتقدند که قدرت تنها یکی از زیرشاخههای مهندسی برق است (در واقع برای این شاخه از صنعت مهندسی قدرت استفاده میشود). همینطور در مورد مهندسی برق توزیع. در سالهای اخیر رشد رشتههایی جدید و جداگانه همچون مهندسی اطلاعات و مهندسی سیستمهای مخابراتی را شاهد بودهایم که در اداره گروههای آموزشی تحت همین نامها تحصیل میشوند. بیشتر دانشگاههای اروپایی مهندسی برق را برای مهندسان قدرت استفاده کرده و میان مهندسی برق و الکترونیک تفاوت قائلند. در آغاز دهه ۱۹۸۰ نیز واژه مهندسی کامپیوتر معمولاً برای اشاره به الکترونیک و مهندسی اطلاعات استفاده میشد. هرچند مهندسی کامپیوتر هماکنون به عنوان یک زیرمجموعه مهندسی الکترونیک در نظر گرفته میشود.
پیشینه مهندسی الکترونیک
مهندسی الکترونیک به عنوان یک حرفه از پیشرفتهای فنی در صنعت تلگراف در قرن ۱۹ و صنایع رادیو و تلویزیون در قرن ۲۰ حاصل شد. مردم به رادیو به خاطر جاذبه فنی؛ اول به خاطر دریافت و سپس انتقال اطلاعات علاقهمند شدند. بسیاری از مردمی که در دههٔ ۱۹۲۰ به رادیو و تلویزیون رفتند تنها آماتورهای دوره قبل از جنگ جهانی اول بودند. شاخه جدید مهندسی الکترونیک تا حد زیادی از پیشرفت تلفن، رادیو، تجهیزات تلویزیون و مقدار زیادی از توسعه سیستمهای الکترونیکی در طول جنگ جهانی دوم از جمله رادار، سونار، سیستمهای ارتباطی و مهمات پیشرفته و سیستمهای جنگ افزاری حاصل شد. در مدت این سالها این موضوعات به عنوان مهندسی رادیو شناخته میشدند و تنها در اواخر دهه ۱۹۵۰ استفاده از واژه مهندسی الکترونیک آغاز شد. در همین هنگام آزمایشگاههای الکترونیک (برای نمونه آزمایشگاه بل در ایالات متحده آمریکا) ایجاد شدند و با استفاده از کمک هزینههای شرکتهای بزرگ صنایع رادیو، تلویزیون، و دستگاههای تلفن، شروع به تولید سلسله پیشرفتهایی در الکترونیک کردند. در سال ۱۹۴۸ ترانزیستور روی کار آمد و در سال ۱۹۶۰، مدارهای مجتمع انقلابی در صنعت الکترونیک برپا کردند.در انگلستان موضوع مهندسی الکترونیک به صورت مجزا از مهندسی برق به عنوان مدرک دانشگاهی در حدود سال ۱۹۶۰ اضافه شد. قبل از آن، دانشجویان مهندسی و موضوعات مرتبط همچون رادیو و تلویزیون، مجبور بودند تا در سازمانهای آموزش برقی ثبت نام کنند که درسهای مربوط به الکترونیک نداشت. مهندسی برق نزدیکترین موضوعی بود که میتوانست با مهندسی الکترونیک همطراز قرار گبرد. اگرچه همسانی موضوعات تحت پوشش (بجز ریاضیات و الکترومغناطیس) تنها در سال اول دوره تحصیل سه ساله به طول میانجامد.
مهندسی نانوالکترونیک
در سال ۱۹۵۶ گوردون مور بنیانگذار اینتل تحلیلی ارایه کرد که بر طبق آن هر ۱۸ ماه تعداد ترانزیستورهای بکار رفته در ریزپردازهای اینتل دو برابر می شود که نصف شدن ابعاد گیت ترانزیستورها با شرط ثابت بودن اندازه تراشه سیلیکونی در آن میتواند نتیجه این قوانین باشد. این قاعده به قانون مور موسوم شد. این نصف شدن در واقع پیامآور ابعاد اقتصادی بود یعنی هر چه گیت کوچکتر میشد ترانزیستور میتوانست سریعتر سوئیچ کند و درنتیجه انرژی کمتری مصرف میشد و تعداد بیشتری ترانزیستور در یک تراشه سیلیکون جای میگرفت. افزایش تعداد ترانزیستورها و بازدهی آنها، هزینه را کاهش میدهد بنابراین مقرون به صرفه این بود که هر ترانزیستور تا حد امکان کوچکتر شود، این کوچکسازی بالاخره در نقطهای متوقف میشد بنابراین برای ادامه رشد صنعت الکترونیک باید به فکر فناوریهای جایگزین بود، فناوری که مشکلات گذشته را حل کرده و توجیه اقتصادی داشته باشد و این بار نانو تکنولوژی بود که توانست به کمک الکترونیک بیاید و فناوری الکترونیک مولکولی یا همان نانوالکترونیک بنا نهاده شد. نانو تکنولوژی یک رشته وابسته به ابزار است ابزارهایی که به مرور در حال بهتر شدن است نانو تکنولوژی و شاخههای کاربردی آن مانند نانوالکترونیک درواقع تولید کارآمد دستگاهها و سیستمها با کنترل ماده در مقیاس طولی نانو است و بهرهبرداری از خواص و پدیدههای نوظهوری است که در این مقیاس توسعه یافته است. صنعت الکترونیک امروزی مبتنی بر سیلیکون است سن این صنعت به حدود ۵۰ سال میرسد و اکنون به مرحلهای رسیده است که از لحاظ تکنولوژیکی، صنعتی و تجاری به بلوغ رسیده است. در مقابل این فناوری، الکترونیک مولکولی قرار دارد که در مراحل کاملاً ابتدایی است و قرار است این فناوری به عنوان آینده و نسل بعدی صنعت الکترونیک سیلیکونی مطرح شود. الکترونیک مولکولی دانشی است که مبتنی بر فناوری نانو بوده و کاربردهای وسیعی در صنعت الکترونیک دارد. با توجه به کاربردهای وسیع الکترونیک در محصولات تجاری بازار میتوان با سرمایهگذاری و تامل بیشتر در فناوری نانو الکترونیک در آیندهای نه چندان دور شاهد سوددهی کلان محصولاتی بود که جایگزین فناوری الکترونیک سیلیکونی شدهاند. میل، اشتیاق و علاقه مصرفکنندگان و نیاز بازار به محصولات جدید با قابلیتهای بالا سازندگان و صنعتگران را بر آن میدارد که با سرمایهگذاری در این فناوری شاهد رشد و شکوفایی اقتصادی هر چه بیشتر باشند، ولیکن با توجه به اهمیت نانوتکنولوژی و نیز نانو الکترونیک که به عنوان یک شاخه کاربردی از نانو تکنولوژی مطرح است لزوم سرمایهگذاری کلان در درازمدت و ریسکپذیری و تشکیل مراکز R&D توسط دولتمردان پیش از پیش احساس میشود.
واژه مهندسی الکترونیک
واژه مهندسی برق که در میان دانشگاههای قدیمی استفاده میشود هنوز هم مهندسی الکترونیک را تحت پوشش قرار میدهد و فارغالتحصیلان، مهندس برق لقب میگیرند. برخی از مردم بر این باورند که واژه مهندس برق باید برای آن دسته از کسانی به کار رود که در قدرت و جریانهای بالا یا مهندسی فشار قوی تخصص دارند. در حالی که گروهی دیگر معتقدند که قدرت تنها یکی از زیرشاخههای مهندسی برق است (در واقع برای این شاخه از صنعت مهندسی قدرت استفاده میشود). همینطور در مورد مهندسی برق توزیع. در سالهای اخیر رشد رشتههایی جدید و جداگانه همچون مهندسی اطلاعات و مهندسی سیستمهای مخابراتی را شاهد بودهایم که در اداره گروههای آموزشی تحت همین نامها تحصیل میشوند. بیشتر دانشگاههای اروپایی مهندسی برق را برای مهندسان قدرت استفاده کرده و میان مهندسی برق و الکترونیک تفاوت قائلند. در آغاز دهه ۱۹۸۰ نیز واژه مهندسی کامپیوتر معمولاً برای اشاره به الکترونیک و مهندسی اطلاعات استفاده میشد. هرچند مهندسی کامپیوتر هماکنون به عنوان یک زیرمجموعه مهندسی الکترونیک در نظر گرفته میشود.
پیشینه مهندسی الکترونیک
مهندسی الکترونیک به عنوان یک حرفه از پیشرفتهای فنی در صنعت تلگراف در قرن ۱۹ و صنایع رادیو و تلویزیون در قرن ۲۰ حاصل شد. مردم به رادیو به خاطر جاذبه فنی؛ اول به خاطر دریافت و سپس انتقال اطلاعات علاقهمند شدند. بسیاری از مردمی که در دههٔ ۱۹۲۰ به رادیو و تلویزیون رفتند تنها آماتورهای دوره قبل از جنگ جهانی اول بودند. شاخه جدید مهندسی الکترونیک تا حد زیادی از پیشرفت تلفن، رادیو، تجهیزات تلویزیون و مقدار زیادی از توسعه سیستمهای الکترونیکی در طول جنگ جهانی دوم از جمله رادار، سونار، سیستمهای ارتباطی و مهمات پیشرفته و سیستمهای جنگ افزاری حاصل شد. در مدت این سالها این موضوعات به عنوان مهندسی رادیو شناخته میشدند و تنها در اواخر دهه ۱۹۵۰ استفاده از واژه مهندسی الکترونیک آغاز شد. در همین هنگام آزمایشگاههای الکترونیک (برای نمونه آزمایشگاه بل در ایالات متحده آمریکا) ایجاد شدند و با استفاده از کمک هزینههای شرکتهای بزرگ صنایع رادیو، تلویزیون، و دستگاههای تلفن، شروع به تولید سلسله پیشرفتهایی در الکترونیک کردند. در سال ۱۹۴۸ ترانزیستور روی کار آمد و در سال ۱۹۶۰، مدارهای مجتمع انقلابی در صنعت الکترونیک برپا کردند.در انگلستان موضوع مهندسی الکترونیک به صورت مجزا از مهندسی برق به عنوان مدرک دانشگاهی در حدود سال ۱۹۶۰ اضافه شد. قبل از آن، دانشجویان مهندسی و موضوعات مرتبط همچون رادیو و تلویزیون، مجبور بودند تا در سازمانهای آموزش برقی ثبت نام کنند که درسهای مربوط به الکترونیک نداشت. مهندسی برق نزدیکترین موضوعی بود که میتوانست با مهندسی الکترونیک همطراز قرار گبرد. اگرچه همسانی موضوعات تحت پوشش (بجز ریاضیات و الکترومغناطیس) تنها در سال اول دوره تحصیل سه ساله به طول میانجامد.
مهندسی نانوالکترونیک
در سال ۱۹۵۶ گوردون مور بنیانگذار اینتل تحلیلی ارایه کرد که بر طبق آن هر ۱۸ ماه تعداد ترانزیستورهای بکار رفته در ریزپردازهای اینتل دو برابر می شود که نصف شدن ابعاد گیت ترانزیستورها با شرط ثابت بودن اندازه تراشه سیلیکونی در آن میتواند نتیجه این قوانین باشد. این قاعده به قانون مور موسوم شد. این نصف شدن در واقع پیامآور ابعاد اقتصادی بود یعنی هر چه گیت کوچکتر میشد ترانزیستور میتوانست سریعتر سوئیچ کند و درنتیجه انرژی کمتری مصرف میشد و تعداد بیشتری ترانزیستور در یک تراشه سیلیکون جای میگرفت. افزایش تعداد ترانزیستورها و بازدهی آنها، هزینه را کاهش میدهد بنابراین مقرون به صرفه این بود که هر ترانزیستور تا حد امکان کوچکتر شود، این کوچکسازی بالاخره در نقطهای متوقف میشد بنابراین برای ادامه رشد صنعت الکترونیک باید به فکر فناوریهای جایگزین بود، فناوری که مشکلات گذشته را حل کرده و توجیه اقتصادی داشته باشد و این بار نانو تکنولوژی بود که توانست به کمک الکترونیک بیاید و فناوری الکترونیک مولکولی یا همان نانوالکترونیک بنا نهاده شد. نانو تکنولوژی یک رشته وابسته به ابزار است ابزارهایی که به مرور در حال بهتر شدن است نانو تکنولوژی و شاخههای کاربردی آن مانند نانوالکترونیک درواقع تولید کارآمد دستگاهها و سیستمها با کنترل ماده در مقیاس طولی نانو است و بهرهبرداری از خواص و پدیدههای نوظهوری است که در این مقیاس توسعه یافته است. صنعت الکترونیک امروزی مبتنی بر سیلیکون است سن این صنعت به حدود ۵۰ سال میرسد و اکنون به مرحلهای رسیده است که از لحاظ تکنولوژیکی، صنعتی و تجاری به بلوغ رسیده است. در مقابل این فناوری، الکترونیک مولکولی قرار دارد که در مراحل کاملاً ابتدایی است و قرار است این فناوری به عنوان آینده و نسل بعدی صنعت الکترونیک سیلیکونی مطرح شود. الکترونیک مولکولی دانشی است که مبتنی بر فناوری نانو بوده و کاربردهای وسیعی در صنعت الکترونیک دارد. با توجه به کاربردهای وسیع الکترونیک در محصولات تجاری بازار میتوان با سرمایهگذاری و تامل بیشتر در فناوری نانو الکترونیک در آیندهای نه چندان دور شاهد سوددهی کلان محصولاتی بود که جایگزین فناوری الکترونیک سیلیکونی شدهاند. میل، اشتیاق و علاقه مصرفکنندگان و نیاز بازار به محصولات جدید با قابلیتهای بالا سازندگان و صنعتگران را بر آن میدارد که با سرمایهگذاری در این فناوری شاهد رشد و شکوفایی اقتصادی هر چه بیشتر باشند، ولیکن با توجه به اهمیت نانوتکنولوژی و نیز نانو الکترونیک که به عنوان یک شاخه کاربردی از نانو تکنولوژی مطرح است لزوم سرمایهگذاری کلان در درازمدت و ریسکپذیری و تشکیل مراکز R&D توسط دولتمردان پیش از پیش احساس میشود.